گناه پیامبران بخش دوم

بخش دوم

درگفتارقبلی چند گزاره دینی را بررسی کردیم.انسان بماهو انسان جایز و ممکن الخطا است.پیامبران وبطریق اولی امامان هم انسانند و در معرض خطا وگناه قرار دارند.ذاتا گناهکار هستیم .گناه وخطا در وجود انسان عرض لازم یا فصل ممیزه انسان از فرشتگان است.
ان ادل الدلیل علی امکان الشیی وقوعه.بزرگترین دلیل بر امکان چیزی وقوع آن است که به کرات ومرات در سیره انبیای الهی خطاهایی وجود داشته .حضرت ابراهیم ع چرا به مردمش روز عید گفت انی سقیم .من بیمارم.مکر بیمار بود؟ حضرت یوسف که تمایل به زلیخا پیدا کرد ولی چیز دیگری مانع شد وآن برهان پروردگارش بود وحضرت یوسف خودش گفت ماابریء نفسی ان النفس لاماره بسوء

خوب حالا مستشکل اشکال می کند که اگر پیامبران درمعرض خطا وگناه بودند؛فرق شان با بشر عادی چیست؟چگونه می توان به آنها اقتدا نمود؟چه تضمینی هست که درابلاغ احکام الهی نیز در معرض خطا واشتباه نباشند؟بعد چه دلیلی دارد که اصلا از آنها تبعیت کنیم؟از کجا معلوم احکام ووحی وتعالیم شرعی شان خطا نباشد؟

این سوالات واشکالات پایه واساس عصمت به معنای کنونی آن است‌.متکلمان بزرگی نظیر خواجه نصیر الدین طوسی وعلمای العالمین تشیع بیهوده اندیشه ی عصمت را خلق نکرده اند .

باری هدف ما نیز تکامل اندیشه ی متکلمان شیعه است ونه رد وانکار عصمت.عصمت چیست؟عصمت بنظرم چیزی جز طهارت روح ونیکوسرشتی وظرف پاکیزه دریافت الهامات ماورای طبیعی وغیبی ودینی نیست.این ظرف فقط مخصوص دریافت الهامات الهی درحوزه ی دین ودیانت ورستگاری ونجات است.
بااین وجود خصلت ذاتی بشری مانع از آن نیست که مانند هر بشری خطایی درزندگی شخصی شان مرتکب شوند.اگر هیچ خطایی نکرده بودند پس چرا توبه می کردند.چرا حضرت آدم ۸۰ سال برای قبول توبه گریه کرد؟فعصی آدم ربه فغوی

چرا حضرت نوح مشرک بودن پسرش را دید و صدها هزار انسان با نفرین اوغرق شدند ولی به فکر پارتی بازی برای پسر مشرکش افتاد؟فکر می کرد خانه عمه وخاله است ملتی در طوفان غرق شوند وعزیز در دانه #ژن_خوب خودش غرق نشود؟!!

حضرت یونس رفته شب وروز برای عذاب ونفرین قومش در بیابان دعا کرده وباهزار دعا وناله وعده عذاب قومش را گرفته حالا که دیده قومش توبه کردند و عذاب از آنها به لطف الهی دور شده ؛بجلی شکر گزاری وشادمانی ترک دیار می کند وعصبانی ازاینکه خدایا چرا قومم را به درک واصل نکردی؟ واقعا که!

حضرت موسی کلیم الله دنبال دیدن رویت العین الهی بود که صدای ملکوتیان رادرآورد.بعد مرتکب قتل نفس شد .الان دررویه ی قضایی هرکسی بامشت به نقطه حساس بدن دیگری بزند قاتل است.وخدایش گفت قتلت نفسا خودش هم گفت هذا من عمل الشیطان
آیا لازم بود بزند آن قبطی رابکشد؟ازیک پیامبر الهی بسیار بعید بود!می توانست آشتی شان بدهد.می توانست میانجی گری کند.او وشیعه اش دو نفر بودند وآن قبطی یک نفر.می توانست مرعوبش کند.چرابامشت بزند؛قتل نفس کند؟

اینها همه ترک اولی هستند؟ حسنات الابرار سیات المقربین است؟ پس گناه چیست؟آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد.تقسیمات ترک اولی ونهی تحریمی ونهی ارشادی کلا توجیهاتی هست که ما درست کرده ایم .توجیه عمل آن پاکان وقایدین بشریت هم کار خوبی است ولی سبب می شود که مااز حقیقت دور بیفتیم.گزاره های فرادینی و غیر دینی بسیاری رابه نام دین وجزمیات دینی به خوردمان بدهند ومانع استقلال فکری وتحقیقات آزاد علمی بشود .ماپیامبران را دوست داریم ولی حقیقت رابیشتر دوست داریم.

وقتی ما نتیجه بگیریم پیامبران هم خردشان وسیرت شان مانند سایر مردمان بوده دیگر از فلان آیت الله واحبار ورهبان وعالم دینی ولو وارسته وعالم وزاهد وعارف قبول نمی کنیم که عنان زندگی دنیا وآخرت مان رابدستش بسپاریم.

حضرات معصومین وپیامبران درابلاغ شریعت ورسالت واحکام الهی معصوم بودند ولی در زندگی شخصی وامور غیر دینی مثل ما بودند قل انما انا بشر مثلکم الا مایوحی الی.والله اعلم بالصواب